سه عریضه

اول.فردا عروسیه خواهرمه.همین دیگه،یک دوره جدید شروع خواهد شد.نه اینکه ما دو تا بیشتر نبودیم،مهم میشه دیگه.خانه مان هم کلی ساکت خواهد شد.بابام که کلا زیاد حرف نمی زنه(حداقل با ما)،مامان هم زیاد حرف نمیزنه،من هم زیاد حرف نمی زنم.خواهرم مشخصا تو خانه ما مسئولیت تولید امواج صوتی رو عهده دار بود.


دوم.من روانشناسی و اینا خیلی مطالعات ندارم،ولی به نظرم تاثیر "ریخت و قیافه" آدمها تو زندگیشون زیاد است.به نظرم ظاهر آدمها تو شکل گیری شخصیتشون خیلی مهمه.شاید آدمهایی که خیلی ظاهر جالبی ندارند،با خودشون،دیگران و کلا دنیا رو راست تر باشند،کلا آدمهای وارسته تریند.اما آدمهای زیبا ریاکارترند،پیچیده ترند و تنبل تر.حتی هستند افرادی که نان خوشگلیشون رو می خورند.اما نیستند افرادی که نان زشتیشون رو بخورند.آدمهای زشت وارسته ترند،چون خوشگل نیستند که نان ظاهرشون رو بخورند.
از طرفی شاید آدمهای زیبا راحت تر می تونند "خوب" باشند،و آدمهای نازیبا سخت تر.شاید نازیبایی عقده آور باشه،و همین خوب بودن رو سخت کنه،مثلا حسادت و رشک ورزیدن رو راحت تر.چه بسیار آدمهای خوش صورتی،مردان خوش سیما و بانوان زیبایی که اینقدر خوبند که آدم شرمنده شان می شود،آدم عاشقشان می شود.اینقدر خوش صورته که رسما زده پاشیده به سیرتش.
آدمها توی رفتارشون باید ظاهرشون رو هم لحاظ کنند.ناز و ادا اومدن،لوسی حرف زدن و از این قبیل رفتارها رو وقتی یه دختر خوشگل انجام میده همه مردا دلشون غنج میره،ولی وقتی یه دختر "نازیبا" انجام میده همه حالی به حالی میشن.اصلا شاید به خاطر همینه این رفتارها رو بیشتر از دخترهای خوشگل می بینیم،و دخترهای ناخوشگل بیشتر ساکت هستند و جدی.شاید خودشون می دانند حناشون رنگی نداره.
این ظاهر بینی ها تهوع آوره،ولی نگید صورت مهم نیست و سیرت مهمه و از این مزخرف ها،چون همه اینارو گفتم که بگم هر دو مهمه و روی هم تاثیر می گذارند.ولی اینجور نیست که بگیم اونها بد اینها خوب یا برعکس.همه آدمهای کره زمین میتونند شخصیتشون رو به کمال برسونند و دنبال ارضای روحشون باشند،ولی خوب یکسری فاکتورها هست که خوب بعضی آدمها در نظر نمی گیرند،و اگر نگیرند رشد نمی کنند.
یه فکر بی رحمانه تو ذهنم هست،این که آدمها تو بچه دار شدن هم باید به بعضی چیزها فکر کنند.اگر خوب چیزی هستید که فبها،اگر نه،بیشتر فکر کنید.مثلا من انقطاع نسل خودم رو گامی بسیار مثبت ارزیابی می کنم،هرچند من حیث المجموع بدچیزی نیستم.


سوم.دارم مادام بواری فلوبر رو میخونم،خوب نمیشه گفت مهمل صددرصده،نه خوب رمانیه.ولی این نویسنده های رئالیست مثل این فلوبر ابله و اعقاب الاغش عادت دارند ریزترین جزییات یک صحنه رو هم توصیف کنند.مثلا شوهر مادام بواری کت مشکی رنگ فلانل خود که دو پاییز پیش از مغازه زهرمار خریده بود را به نرمی از گنجه ی قدیمی گوشه اتاق که از جنس چوب افرای درجه یک است و اتفاقا آن را از مغازه کوفت که دو تا مغازه آنورتر مغازه زهرمار قرار دارد در آورد و خبر مرگش پوشید.
خوب بگو کت صاحب مرده رو ورداشت پوشید دیگه.خودت بیماری،میخوای ما رو هم بیمار کنی.
از همینگوی یاد بگیرید.این آمریکاییا اینشون خوبه،تندی میرن سر اصل مطلب.جمله آخر وداع با اسلحه یه چیزی تو این مایه هاست:امروز صبح زنم مرد.بچه م هم همین طور.


عریضه تکمیلی:گاهی اوقات،شوخی و جدی قاطی می شود.


نظرات 22 + ارسال نظر
امیرحافظ چهارشنبه 3 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:23 http://khaneyedigar.blogfa.com

سلام، اول این که زیبایی یه امر نسبیه، و بر اساس اون چیزی که برما تعریف شده ما افراد رو زیبا و یا نازیبا میبینیم. شاید همه چیز توی همون دو سه سال اول زندگی تعریف میشه برای آدمها و دیگه امکان تغییر در اون وجود نداره. به نظر من حدی از زیبایی در این مورد که شما گفتین کفایت میکنه. دست کم اینکه طرف کریه المنظر نباشه.
راستی برام جالب بود، منم دارم همزمان با شما مادام بواری میخونم،..

من کاری به نفس زیبا بودن یا زیبا نبودن یا حتی کریه المنظر بودن فرد ندارم و قضاوتی انجام نمی دم،چون اصلا ملاک قضاوت شخصیت انسانها که "صرفا" ظاهرشون نیست.
من به ارتباط بین رفتار و ظاهر کار دارم و فکر می کنم مبتنی بر ظاهر هر کس،یه رفتار ایده آل براش هست که یا ناخودآگاه بهش رسیده،یا نرسیده و اگه میخواد رشد کنه باید بهش برسه.

رادیکال منفی پی پنج‌شنبه 4 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:26

http://www.aparat.com/v/bJecr

و دیگر هیچ!

خیلی خوب خیلی خوب

رها جمعه 5 دی‌ماه سال 1393 ساعت 01:09 http://freevar1.persianblog.ir

دلت میاد تمام ادبیات کلاسیک به همینجزییاتشه که میبرتت تو متن و بطن!

تهوع آوره

اندراحوالات من و اینجانب جمعه 5 دی‌ماه سال 1393 ساعت 16:00 http://www.aidasaam.blogfa.com

ازدواجشون مبارک باشه. حالا دونفری میان خونه تون رو پر از صدا و شادی میکنن :-)

والا از اتفاق من هرچی آدم نازیبا دیده م ادا و اطوارش غریب تر بوده و تعمدا برای گرفتن توجه کارها و حرکاتی میکرده که عجیب بوده. من معتقدم آدم زیبا نیازی به جلب توجه نداره چون بالذاته نگاهها معطوف بهشه پس نیازی نیست زحمت بکشه.
درمورد رمانهای قدیمی باهات موافقم ، توصیفات خیلی رو اعصابی داره که آدمو از خوندن منصرف میکنه. انسان امروزی به لقمه های کوچیک و مقوی بیشتر نیاز داره تا سفره های گسترده ء رنگ رنگ و وقت گیر.

مرسی:)برن جلو خونه خودشون سر و صدا کنن ما خوابیم:)

پسرک مزخرف.. . جمعه 5 دی‌ماه سال 1393 ساعت 18:01

منو تو بلحاظ چهره یجوریم و از یه دسته ایم نه جذاب نه زشت البته با یک تفاوت که ممکنه وقتایی که عصبانیت من بالا بزنه طرف شلوارشو خیس کنه و اینجاست که منو تو باهم فرق می کنیم!
مبارک باشه.. .
مهم نیست! .. زندگی همینه غصه نخور!!

قربون تو
تو چرا وبلاگتو به آتش کشیدی باز

هولدن کالفیلد جمعه 5 دی‌ماه سال 1393 ساعت 20:38 http://insidemonster.persianblog.ir

نه خدایی ترشی نخوری روانشناس-فیلسوف خوبی ازت در میاد!
جدی ازدواج خواهرته یا گرفتی ما رو؟ ازت بعید نیست بگیری ما رو! :))
اگه جدیه که هم مبارکه هم شیرینیت کو؟

نه بابا جون تو شوهر کرد رفت.
تو منو عروسیت دعوت کن اصلا شیرینی عروسیت با من

شاداب جمعه 5 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:46 http://rival.blogfa.com

دو خط آخر عریضه 2خیلی خنده داشت :))
إ ینی من ریاکارم؟ چه بد :دی
عریضه 3هم کلأ ==> :)))

انقطاع نسل من کجاش خنده داره برو به انقطاع نسل خودت بخند

سیمین شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 08:44 http://www.baran-barg.blogfa.com

ولی زنان زیبا در واقع زنان غمگین تری هستند . شاید چون به سختی می تونن باور کنن که کسی اونا رو واسه چیزی به غیر از زیباییشون می خواد
انقطاع نسل رو هم هستم. کلا به نظرم بهتره همه ی آدما به این قضیه فکر کنن.
عروسی خواهرتم مبارک. هر چند سالهاست که دیدن یه زن توی لباس عروس ناخودآگاه منو به گریه میندازه...

بهترین ها رو برات آرزو می کنم سیمین عزیز.

dasatir شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 15:34 http://amradaneamordad.blogfa.com

انصافا سر قضیه این کتابه باهات مخالفم ... هر کدوم حال خودشونو دارند .. هر کدوم هم به تنهایی هم حوصله سر برند ..بعضی روز ها هست اصلا دل ادم هوای جزییات میکنه .. حال میکنه شیش صفحه راجع به شونه کردن مو بخونه ... بعضی روز ها هم فقط یک جمله که کامل توضیح بده .. اصلا بی انصافیه بعضی چیز ها همین طوری یهویی گفته شه ...

آخه بعضی توضیحات صرفا صفحه پر کنن،چشم آدم خسته میشه.
ولی خوب از اون طرف داستایفسکی هست که پدره توصیفه،و بت منه.

میلاد شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 19:34 http://ghahvesigar2.blogfa.com

مبارکش باشه ایشالله عروسی خودت
این که خوشگل باشی و بهت هی گیر بدن خیلی بد درکت می کنم

قربانت:)

پریسا شنبه 6 دی‌ماه سال 1393 ساعت 19:56 http://starsss.blogfa.com

یه فامیلی داریم وقتی میخواد یه خاطره ای تعریف کنه ، تا بیاد به آخرش برسه میبینی چهار پنج تا خاطره دیگه از دل اون اصلیه در راستای رسیدن به تهش تعریف کرده با جزییات کامل و مبسوط و بعضا روانی کننده . تازه خیلی وقتا آخرشم خاطره اصلیه رو یادش میره به آخر برسونه !!
اون کتاب ، منو یاد فامیلمون انداخت .
عروسی مبارک . خوشبخت بشن الهی .
در مورد زیبایی و نازیبایی و رفتار و منش متناسبش هم نظری ندارم کلا.

فامیلتون رو ایگنور کنید.مثلا تا میاد تعریف کنه یه بحث دیگه رو پیش بکشید.این جوری یاد می گیره موجز حرف بزنه.
مرسی:)

ghazal یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:11

آخه من خودم توصیفات صحنه رو میزنم جلو توی کتاب ..مخصوصا اگه کامو آفتابو بخواد توضیح بده یا هر صحنه ای رو

در مورد زیبا نازیبا با تحلیلت موافقم

راستی وبلاگ شما رو از وبلاگ سیمین عزیز پیدا کردم.متن درهم شوخی و جدیتون جالب بود :)

کامو که خوبه خودشم خیلی حال و حوصله زیاده گویی نداره.
خوش پیدا کردی:)

ghazal یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:14

راسسستی این کلمه تهوع آور تا الان به نام من سند خورده بوده .خیلی بامزه بود که اولین نفری بودید این رو استفاده میکرد

سند من منگوله داره

پرژین یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 21:36

خیر،جدى بودن من ربطى به رنگ نداشتن حنا نداره
نقد کتابتان عالى بود

:)

شهرزاد یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1393 ساعت 22:11 http://sodayeyeksaye.blogfa.com/

این که تاثیر میزاره زیبایی رو رفتارو قبول دارم... ولی لزوما تاثیرش اینایی که گفتی نیستن...مثلا زنای زیبایی هستن که انقدر بهشون توجه های دوست نداشتنی شده منزوی شدن و خب خود این منزوی شدنه پیامد زیباییه....
بیشتر برخورد جامعه با این زیبایی و زشتیه که رفتارا رو تعیین میکنه...

عروسی شون مبارک ... امیدوارم خوشبخت شن :))

از این زاویه نیگا نکرده بودم
مرسی:)

پرانا سه‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1393 ساعت 11:35

وبلاگت هوس نوشتن زنده میکنه فیل جان.

متشکرم بی نام و نشان جان.

karam چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:43

عروسی خواهرت مبارک. سرویسی تا یه مدت احتمالا ولی بعدش اوکی می شه.

عریضه تکمیلی: مث وقتیه که واژن با کرسی قاطی می شه. معمولا این جور قاطی شدنا باعث ارتقاء خلاقیت و تولید محصولات شگفت انگیز ادبی می شه. (ر.ک. آرمان امین)

قربونت..سرویس که نیستم بهترم در کل.
:))

هولدن کالفیلد پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1393 ساعت 03:55 http://insidemonster.persianblog.ir

استاد!!! این پست خفنه کو؟ :|

کدوم؟

Mahi شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:35

به نظر کمدین ها قشری هستن که میتونن نون زشتی‌شونو بخورن جوری که خوش‌قیافه هاشون اکثرا سعی میکنن قیافشونو دفرمه کنن اما زشتاشون با کمترین حرکت صورت میتونن به هدفشون برسن!

پگاه شنبه 13 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:44

فلوبر که خوبه. با چند تا جهش حله
کلیدر رو نخوندی؟ باید پرش ارتفاع کنی. پرش به اندازه چهار پنج صفحه در مورد کاسه ی گوشه ی خونه ی گل محمد!!!

:)
من جای خالی سلوچ رو ورداشتم همون 30 40 صفحه ابتدایی مثل خر در گل گیر کردم،کلیدر که بماند.

سرخپوست دوشنبه 29 دی‌ماه سال 1393 ساعت 12:37 http://sorkhpoost.blogfa.com

آقا مساله زیبایی رو باهات شدید موافقم. صورت خیلی هم مهمه و بیخود کرده کسی که گفته ای برادر سیرت زیبا بیار فقط.

اما در مورد فلوبر موافق نیستم. با ینکه به شخصه عاشق تمام قد ادبیات امریکای شمالی و موجز نویسی‌شونم. اما فلوبر با اینکه صد دویست سال پیش می‌نوشته عالیه و خب چیزی که در آخر می‌خواد در مخاطب ته‌نشین کنه ارزش وقت‌گذاشتن روی جزییات رو داره.

تازشم بابابزرگ من می‌گفت، هرچیزی خواستی، از آدمای زیبارو بخواه :D

مجید مویدی شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 10:41 http://majidmoayyedi.persianblog.ir

فیل جان سلام
1) مرا یادِ شروعِ تلخِ رمانِ "مرگ قسطی" انداختی.. آنجا می گوید:«دوباره تنها شدیم.. امروز...»
راجع به 2 حرفم نمی‎آید که بگویم..
3) این را شخصا و از لحاظ سلیقه باهات موافقم... راستش من هم با توصیفات زیاد، خیلی وقت‎ها مشکل دارم... بیشتر سبکِ همینگوی و بورخس را می پسندم تو این زمینه... یک روزی مطلب کوتاهی هم درباره چند تا از داستان های کوتاهِ بورخس نوشته بودم که مربوط به همین بود که گفته ای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد