تاملات

این کتاب رو خواهرم بهم هدیه داد، گویی سال‌ها دنبال همچین چیزی بودم. بعد از مقداری فلسفه خواندن از نوجوانی که با دنیای سوفی شروع شد، نهایتا فلسفه را کسشعر، گزافه و غیرعملی یافتم. این که یک نفر چجوری این حق رو به خودش میده که گوشه اتاقش بشینه و تز صادر کنه. برو کار کن الدنگ. این کتاب با اشاره به نکته فوق، دید Practical و ملموسی نسبت به مسایلی ملموس دارد.



جایی از کامو نقل می کند: "دروغگویی فقط این نیست که چیزی بگوییم که امر واقغ نیست. بلکه همچنین، و مخصوصا، این که چیزی بیش از امر واقع بگوییم و جایی که صحبت از دل است چیزی افزون بر آن چه حس می کنیم بگوییم نیز دروغگویی است."

این جمله آسمان رو به زمین میاره به نظر من، به شخصه خیلی به این فکر کردم در همین وبلاگ، خیلی از چیزهایی که راحت مینویسم ممکنه غلو یا خلاف احساسات و افکارم باشه، و از جایی به بعد خیلی دست به عصا تر شدم. مخصوصا اینکه خواننده شناختش از من صرفا از روی نوشته های اینجاست، و دروغ به خواننده و ایجاد تصویر مخدوش گناهی ست بس نابخشودنی.

نظرات 7 + ارسال نظر
karam شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 01:09

گور پدر خواننده و شناختش.

اینم درسته تا حدی

مجید بفرمایید شام شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 13:27

کتابی که قیمتش زیر صد باشه فایده نداره. پاش بیا کتابخونه منو ببین فقط چوب کتابخونه ۳۰ ۴۰ میلیون قیمتشه!!!

سحر شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 14:17

شاید کسی که برای عام مینویسه توی ناخوداگاهش دنبال این باشه که نظرات بقیه رو بدونه. که اینجا دوحالت پیش میاد، یا دنبال تایید و مهرطلبیه یا دنبال اینه که خودشو بهتر بشناسه. من وقتی اینجا رو بار اول خوندم خیلی نظر خوبی نداشتم بهت، چون فکر میکردم توام جزء اون دسته ای که میخوان خودشون رو یه جور متفاوت نشون بدن،اما بعد که رفتم باز پستهایی که دوس داشتم رو خوندم فهمیدم مث همیشه زود قضاوت کردم. فکر میکنم همینه کسی میاد"فکر " میکنه، به مفهوم زندگی و فلسفه و ...خودش خیلیه،و دنبال بالاتر رفتن و پیشرفت شخصیتشه.
حرف karam هم درسته خیلی بنظرم، گور پدر بقیه!

خوشحالم نظرت تغییر کرد.
حالا خواننده به کنار، آدم سر خودش رو شیره میماله.

نار خاتون شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 16:19 http://naarkhatoon.blog.ir

میخوام بگم گور پدر خواننده و مهم نیس...ولی فک کنم بیشتر از حسم باشه و دروغ بگم...

همینه داستان

امین شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 17:19

بردار بیار کتاب ِ رو بخونم

نمیدم بهت خودم دارم میخونم

شهروم شنبه 3 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 21:26

دهنت سرویس مال منو مجید بفرمایید شام خار داره جواب نمیدی؟

نوکرتم شهروم خودتم میدونی.

Mahi شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 01:06 http://gulsa.blogsky.com/

سلام فیل! میگم یه جا درباره یکی ازین فیلسوفای آتنی گفته بودی که نمیدونم سر کوچه وامیساد به دخترای آتنی تیکه مینداخت و با زندگی داستایفسکی مقایسه میکردیش...یه حال و هوایی شبیه همین پستت داشت! اون پستتو خواستم بخونم پیدا نمیکنم! کدوم بود؟ خوب بود اون حرفا ...پرکتیکال بود!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد