بعد از دو سال و سه ماه بالاخره از کلگری و خلوت خودم اومدم بیرون و یک هفته اومدم ونکوور پیش خواهرم اینا. کار خوبی کردم. البته با خواهرم اختلافات زیادی دارم و کون‌های زیادی از من پاره کرده در زندگی که بعدا بیشتر توضیح میدم ولی نهایتا بخشش از بزرگان است.

نظرات 1 + ارسال نظر
آویشن شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1403 ساعت 15:09 http://Dittany.blogsky.com

کار خوبی کردی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد