خواستم کتلت درست کنم اومدم سیب‌زمینی‌هارو رنده کنم (اینبار خواستم سیب‌زمینی خام استفاده کنم ببینم چطوری میشه)، یکی از انگشتام رو بریدم. بعد اومدم پیاز رنده کنم با اون یکی دستم یکی از انگشت‌های اون دست رو هم ایندفعه بدتر بریدم. کلی خون راه افتاد. رفتم کلی گرفتم زیر آب سرد. حالا باید برم مایع کتلتم رو ورز بدم و نمیدونم چه خاکی به سر بگیرم، هر دو تا دستم خونین مالین شده. چجوری باید رنده کرد که دست بریده نشه؟

علی کریمی مصداق بارز "تعز من تشاء وتذل من تشاء" هستش. آدمی که قهرمان این کشور بود چطور به مغاک ذلت افتاد. البته خداوند هم بسته به اعمال خود انسان بهش عزت و ذلت میده و از اون زاویه بخوای ببینی عزت و ذلت انسان دست خودشه. به خداوند فقط باید دعا کرد که به ما کمک کن اعمالمون ما رو عزت ببخشند و نگذار ما خودمون خودمون رو ذلیل کنیم که در آن صورت وای بر ما و هیچ‌کس یاری‌گر ما نخواهد بود. به قول معروف خداوندا، لحظه‌ای ما رو به خودمون وامگذار.

میخوام پایان‌بندی رو سیستم سلطان برم. یک صلوات بفرستید و یک بوس به مارگو رابی بدین.

یک چیزهایی می‌خواستم در مورد این اتفاقات چند روز اخیر بنویسم که یادم نیست. فقط اینکه بنده به استناد کامنت‌هایی که زیر ویدیوهای یوتوب شبکه‌های مختلف خبری از فاکس و سی‌ان‌ان و الجزیره و اسکای میبینم میتونم بگم که افکار عمومی دنیا با ایرانه. یک کامنت خیلی غالب این بود که "Iran has the right to defend itself" یا ایران حق داره از خودش دفاع کنه. به خصوص در دنیای اسلام و جنوب جهانی ایران خیلی محبوب هست الان.

من احساس خوبی می‌کردم از اینکه ایرانی هستم در اینجا، که  کشورم تنها کشوری هست که نترسید از اینکه جواب حمله‌ی اسرائیل به کنسولگری رو بده و نترسه ازینکه آمریکا که ابرقدرت و قوی‌ترین ارتش دنیاست هم پشت اسرائیله و کشورهای اروپایی هم پشت اسرائیل هستن. اونم کشوری که چندین ساله تحت شدیدترین تحریم‌ها و انزواست، به خاطر اینکه آمریکا یک طرفه از قراردادی که امضا کرده بود خارج شد. از این سرلشگر باقری که فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح هست خوشم میاد، محکم و درست صحبت میکنه، برادر شهید حسن باقری هست که روحش شاد باشه. حالا هم اگر اسرائیل مجدد تخطی بکنه باید محکم پاسخ بدن و نترسن و ایمانشون به خدا باشه که خدا رو شکر دیدم همین موضع رو هم گرفتند. ایمان به خداوند و قلوب مطمئن چیزی هست که ما داریم و دشمن ما از آن بی‌بهره‌ست و این ایمان همان چیزی هست که در دفاع مقدس هم به ما کمک کرد و خیلی از این غربی‌ها اصلا درکی ازش ندارن.

بنده به عنوان یک سرباز پاکدل به جمهوری اسلامی مخصوصا در سیاست‌های داخلی و در سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی بسیار نقد دارم و معتقدم مقصر درجه اول گریزاندن مردم از دین هست و در سیاست خارجی هم نقد دارم و معتقدم این اشغال سفارت‌ها کار بسیار اشتباهی بود و باید با همه‌ی کشورها رابطه‌ی دیپلماتیک داشت برحسب منافع ملی به جز اسرائیل البته که یک دولتی هست که از اساس بر پایه‌ی جنایت جنگی شکل گرفته و یکی از معیارهای سنجش آزادگی انسان‌ها و دولت‌ها این محکوم کردن اسرائیل و جنایاتش هست. البته در این هم ایران یک مقدار ر یده و به جای اینکه شعار نابودی اسرائیل بده باید رویکرد پراگماتیستی داشته باشه و واقعیت رو بپذیره و  دنبال راهکار دو کشوری برود تا فلسطینیان کشور مستقل خودشون رو داشته باشن. دیگه 10 میلیون یهودی ریختن اونجا دارن زندگی می‌کنن نمیتونی بریزیشون تو دریا که آخه آخوند سفیه.

دیگه دوران جنگ کلاسیک و سربازبازی گذشته و مخصوصا در مورد رویارویی ایران و اسرائیل اگر بنا به بالا گرفتن تقابل باشه همین موشک‌بازی و پایگاه نظامی زدن و اگر کار بیشتر بیخ پیدا کنه که امیدواریم نکنه زیرساخت اقتصادی زدنه، وگرنه اگر برنامه سربازبازی بود بنده فکر کنم برمی‌گشتم و برای کشورم می‌جنگیدم در مقابل دشمن متجاوز و مزدوران داخلی اون یعنی ایرانیان کثافتی که از حمله‌ی اسرائیل به ایران دفاع می‌کنند، شبیه مجاهدین خلق که زمان جنگ رفتن زیر پرچم صدام و همدست و پادوی بیگانه‌ی متجاوز شدن علیه کشور خودشون و دیدین که چطور به خاری و خفت افتادن و در تاریخ منفور و بدنام شدند. سرنوشت مزدوارن و پادوهای امروز اسرائیل هم همین است و چه بسا بدتر.

منبر امروز تمام شد یک صلوات بلند بفرستید و برای من و تراویس که عملا شمس و مولانا یا لولک و بولک و دو یار جدا ناشدنی هستیم نوشابه‌ی نارنجی بیارید.

والا من فکر می‌کردم جمهوری اسلامی عاقل شده و سر این حجاب دیگه کوتاه اومده، ولی رهبر مثکه قصد وا دادن نداره و خیلی پیگیره که یک ملتی رو از دین بیزار کنه، اجرش با آقا امام زمان.

یک نکته‌ای رو هم بگم در مورد کانالی به نام وحیدآنلاین. این رفته رفته و خصوصا بعد از اتفاقات 401 به زباله‌ی خالص و عملا به یک واریانتی از ایران اینترنشنال تبدیل شد. همون حین اتفاقای 401 صبح بلند می‌شدم می‌دیدم 15 تا ویدیو گذاشته توی کانالش که قیام در گوهردشت کرج یا مهرشهر به پا خاست، ویدیو رو باز می‌کردی لیترالی 12 نفر تو پیاده‌رو داشتن راه می‌رفتن داد می‌زدن رضاشاه روحت شاد. همون موقع‌ها من لفت دادم، اخیرا شنیدم افتاده به خایه‌مالی اسراییل که تعجبی هم نداره.

از 7 آپریل که میشه سه روز پیش من دقت کردم کم کم روی زمین داره آثاری از سبزی دیده میشه و انگار بهار داره میاد، مردم رو بعضا میبینی که با شلوارک و تیشرت بیرون هستن در حالی که هوا 7 8 10 درجه‌ست در بیشینه‌اش.

داشتم فکر می‌کردم هرچقدر هم آدمها به تو بدی کردند تو بگذر و خوبی کن، چرا که تو اگر خودت رو از خشم و نفرت و کینه پر کنی اول از همه به خودت بدی کردی. اگر کسی ناراحتت کرد به جای رفتار "پسیو اگرسیو" به طرف بگو این رفتارت من رو ناراحت کرد، به خصوص اگر فرد نزدیکی به تو باشد. اگر دور باشد که لزومی به رابطه نیست و فاصله رو می‌شود حفظ کرد، اما بدی متقابل نکرد.

این قضیه‌ی اسرائیل و حماس کاملا مصداق "و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین" هست، یعنی از همون 7 اکتبر اسرائیل در هر سناریویی که انتخاب می‌کرد بازنده بود و فلسطین در هر سناریو برنده. در نهایت حق پیروز است.

بنده حدود یک ماه و یک هفته است که از دیدن پورن کاملا چشم شسته‌ام و حدود دو هفته است که از خودارضایی کاملا دست شسته‌ام و قصد دارم رکورد قبلی خودم رو که دو سال پیش اینطورا حدود 6 ماه بود بهبود ببخشم و روح خودم رو از آلودگی پاک کنم. یکی توی یکی از این فروم‌ها نوشته بود این سالار برای این ساخته نشده که بگیری با دست اینور اونورش کنی این ساخته شده تا فرو بره در یک چیز دیگری و کاملا سخن برحقی بود.

یه صلوات بفرستین منبر امروز تموم شد.

پدربزرگ مادربزرگ مادریم تویسرکان به دنیا آمده بودن و ما بچه بودیم خیلی میرفتیم و خیلی خاطرات خوبی دارم. باغ‌ها و مزارع زیاد نزدیک به بافت شهر و بعضا داخل بافت و خونه‌های کاهگل و آجر و چوب و کلی خاطرات از آدمها. یک مسجد قدیمی‌ای بود که دیدم ثبت میراث فرهنگی هم شده در "پایین محله" که فکر کنم ختم  پدربزرگ مادربزرگم رو که برای خاکسپاری بردیم تویسرکان در اون مسجد بود. انگار زمان هم متوقف شده در 40 50  سال پیش وقتی به بعضی از این مکان ها میری. بگم یک جایی که الان خیلی دلم می‌خواست می‌بودم و خیلی دلم تنگ شده این بود که الان توی اون مسجد بودم و میرفتم توی حیاطش وضو میگرفتم و در حالی که باد خنک دستام رو خشک میکنه میومدم اونجا یک گوشه برا خودم نماز میخوندم و گریه میکردم (علی‌رغم اینکه من به اسلام شکاکم).