از زن زندگی آزادی دو انشعاب عمده شکل گرفت. البته همه‌ی زن زندگی آزادی اینها نبودن، ولی از نظر من حداقل اون اکثریت برانداز جنبش (شورش) به این دو دسته تقسیم شدند.
انشعاب اول: ببینید کسی که امثال حمید فرخ‌نژاد، احسان کرمی، برزو ارجمند یا علی کریمی رو فالو می‌کنه و منتظر بازگشت سلطنت پهلوی به ایران هست دچار مرگ مغزیه و عملا زندگی نباتی داره، ولی خودش واقف نیست. یک بخشی از اوقات روزانه‌ش هم به این می‌گذره که بره اینور اونور فحش بنویسه و کامنت بگذاره "مرگ بر 57ای و چپول و مصدقی و وسط‌باز" یا "اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا". حالا ازش بپرسی داداش این "ماجرا" رو میشه دقیقا برای من توصیف کنی که بدونم چیه یه سکته‌ی مغزی خفیف دیگه هم میزنه و مجدد یک پله در حیات نباتی نزول می‌کنه. کسی هم نیست به این بنده‌خداها بگه این اراذلی که شما افتادین دنبالشون اینور از جیب همین سیستم بارشون رو بستن و اونور رنگ عوض کردن ببینن مزنه‌ی کاسبی چنده، به شمای بدبخت چی رسیده آخه. البته تصور من اینه که مثلا حمید فرخ‌نژاد خودش میدونه ته این راه چیزی نیست و صرفا مشغول کاسبیه، علی کریمی ولی برای مثال کودن‌تر از این حرفاست و جدی فکر می‌کنه داره جمهوری اسلامی رو به ته دره می‌بره و به زودی با خاندان ایرانساز برمی‌گرده ایران.
انشعاب دوم اوباش برانداز هم که با انشعاب پهلوی‌چی‌ها در نبرد هستن عمدتا میشن طرفدارای مسیح علینژاد و اسماعیلیون و اینها که هدر زن زندگی آزادی هم دارن. اینها به لحاظ هوشی یک مقدار از سلطنت‌طلبها وضع بهتری دارن، کمتر فحاش هستن، ولی از نظر من غالبا رذل‌ترن. از مثلا اون دو تا کسخل سام رجبی و ابراهیم‌زاده تا این فمینیست‌های کنسل‌کالچری که ایمیل میزدن کنسرت نامجو رو کنسل کنن تا مثلا سروش هیچکس جانی و اشکان خطیبی و پیج "1500 تصویر" در این دسته‌بندی میگنجن. "نومجاهد" لفظ خیلی خوبی برای اطلاق به این اوباش هست.
اکت جفت این دو تا دسته اوباش هم خلاصه میشه به آویزون شدن از کون دولت‌های خارجی یا گدایی اسرائیل برای حمله به ایران. بعد چون میبینن آقا آبی از اینا برای ما گرم نمیشه میشینن ببینن تیم ملی مثلا ببازه بیان خوشحالی کنن، یا فلان مسئول نظام بمیره بیان کون تکون بدن. دلیلش هم اینه که اساسا کار دیگه‌ای از دستشون برنمیاد.
اگر هیچ کدوم ازین آدمهایی که ازشون نام بردم رو نمیشناسید واقعا خوش به سعادتون، کاش من جای شما بودم. ولی به واسطه‌ی حضور دو ساله در توییتر فاصلاب یک افراد و محتواهایی اومد جلوی چشم من که چند سال باید تراپی فقط شسته شه بره. حسنش ولی این بود که چشمم باز شد به این که همین غریبه‌های رندومی که توی خیابون میبینی ممکنه مصرف‌کننده‌ی همچین محتواهایی باشن، برای همین جانب احتیاط رو نگه میدارم در معاشرتهای جدید. قبلش زیادی خوشبین بودم به نوع بشر.
صلوات ختم بفرمایید
سلطان گور پدر همشون.
والا به خدا
چه خوب تحلیل کردی آفرین
مرسی اعظم جون
مناظره چطور بود؟؟؟
این پزشکیان خیلی جالبه
خوشم اومد ازش
من والا خیلی بریده بریده و کوتاه دیدم. نظرم خیلی تغییر نکرد، پزشکیان به نظرم آدم سالمیه ولی خیلی سخنور نیست، اینکه مدیر قوی‌ای هست یا نه رو نمیدونم. انتخاب بشه باز با مجلس و خامنه‌ای اصطکاک شروع میشه شبیه زمان روحانی، برای همین برای من قالیباف و پزشکیان فرقی ندارن. قالیباف یک‌مقدار عقل توی سرش هست و از امثال رئیسی و جلیلی بهتره برای کشور. پورمحمدی هم روندش برام جالب بوده طی این سالیان که داره متمایل میشه به اپوزیسیون در چارچوب حکومت شبیه مسیر لاریجانی.
من از این تحلیل خوشم اومد
به نظرم خیلی خوب و دقیق بود
اتفاقا امشب برای یکی از بارهای نادر زندگیم مناظره دیدم.یاد شما هم افتادم
هی هم از این پزشکیان بخصوص و بعضی دیگه حرص خوردم
چرا حرص خوردی نیکو جون؟
آخه هی گفت نمیشه نمی تونیم .برنامه ای هم جز استفاده از متخصص که خوب باید باشه ارائه نداد.بقول یکی لابد فردا هم میگه نزاشتن نشد. کلا از مایوس ها و بی برنامه ها می ترسم.موضع انفعال برازنده رئیس جمهور یه مملکت نیست.
رییس‌جمهور مخصوصا تو سیاست‌های کلی خیلی نقش نداره نیکو جون، این که برعکس روحانی وعده وعید نمیده که بعدش مردم سرخورده بشن مثبته اتفاقا از نظر من. این طیف اصلاح‌طلبا بالاخره آدم‌های متخصص‌تری رو میارن توی دولت و یک‌مقدار عقلانیت بیشتری میاد در مدیریت کشور، همین.
باهاتون موافقم آقای Phil ولی این که می گفت برنامه هفتم بیخوده و من اجراش نمی کنم و هیچ جایگزینی براش نداشت به نظر من این ایراد بود.این که کسی وعده وعید الکی نده خوبه ولی برنامه داشتن با وعده وعید دادن فرق داره
من شخصا احتمالا رای میدم ولی این بشر در گزینه هام نیست البته کلا به همه و انتخابهاشون احترام می گذارم
تغییر محسوس در وضع الان کشور بستگی به سیاست‌های کلان مثل مذاکره با آمریکا داره که اونم بستگی به نظر خامنه‌ای داره، دولت‌ها زیاد موثر نیستن. به کی میخوای رای بدی حالا نیکو جون؟
فیل، من که نتونستم بفهمم این ززآ دقیقا چی می خوان؟ آش قلمکارن. هیچ ایده جدیدی هم که ندارن. شعارهای جنسیشون هم تو حلقم!!
ززآ که از جنسیت زدگی بدش میاد، پس چطور تمام شعارهاش جنسیت زده و در حد متلک های کوچه بازاری زشت هست؟
هر وقت یه شعار درست و درمون داشتن بعد بیان حرف بزنن. یکم عقل و سواد داشتن، دست از شعار جنسی دادن حداقل بر می داشتن. من به عنوان یه زن، باید شرمم بشه به هم جنس خودم، شعار جنسی بدم.
نظر من401 شورش بود در واکنش به سرکوب سیستم در اثر جرقه‌ای. از شورش انتظار ایده نباید داشت. یک حقیقت تلخی هم هست که معمولا "سرکوب‌شده خود سرکوبگر می‌شود"، دیدیم تو اینا دیگه، عمامه پرونی نمونه‌ش. برآیندش مثبت بود از نظر من ولی، جامعه تجربه می‌کنه و رشد می‌کنه و میبینه چه ایده‌های خیال خامن و چه کارها و قدم‌هایی عملی.
اوه اوه آقایPhil دیدین مشاور پزشکیان چی کار کرد؟
دیدم نیکو جون نپسندیدم حرکتش رو، گرچه اون کارشناسه هم بد حرومزاده‌ای هست.
با داستان امشب مردی پزشکیان کنسل شد کاملا
متاسفانه اون قالیباف با اون چشای ترسناکش و وعده های دهه چهلیش احتمالا برنده بشه
ناراحتم .
نه بابا تاثیری نداره، این اتفاقا رای کسی رو جابجا نمیکنه.
بله همین طوره.حرف شما متین.
به نظر شما، اگه یه برآوردی داشته باشین که کسایی مثل من که دوست ندارن در هیچ کدوم از دو قطب جامعه باشن چند درصد جامعه ایران میشن؟
من، اگه یه روزی مجبور بشم بین ززآ و ج. ا انتخاب کنم، اونی رو انتخاب می کنم که چشم به غرب نداشته باشه تا صداش باشه.
من اکثرا مصاحبه های ایران اینترنشنال، voa و …. رو نگاه می کنم، می تونم بگم تمامی این کارشناسا و مصاحبه شونده ها و… امید دارن غرب نجات دهنده شون باشه.
حالا همین غربی ها، دائم دارن به ریششون می خندن!
حرفام اگر اشکال داره، خوشحال میشم بهم بگین. منطق خوبی دارین.
به نظرم درصد زیادی میشن. از نظر من اکثریتی هستن که بهشون (مخصوصا براندازا) میگن وسط‌باز یا قشر خاکستری. همین‌ها عقل سلیم یا common sense جامعه هم هستن و تصمیم‌های معقولی می‌گیرن، همین قشر خاکستری مثلا انتخابات 1400 که نمایشی بود رو به نتیجه رسید شرکت نکنه، از اون طرف در شورش خیابانی 401 چون به تجربه‌ی تاریخی میدونست نتیجه نداره و هزینه‌ست شرکت نکرد و نظاره‌گر بود.
زن زندگی آزادی مشکلش اینه اصلا معلوم نیست چیه که بخوایم با جمهوری اسلامی مقایسه‌ش کنیم.
نهایتا من نتیجه‌ای که بهش رسیدم اینه که کلی‌نگری نکنم و موضوعی فکر کنم. مثلا یکی بگه با جمهوری اسلامی موافقی یا مخالفی میگم سوال غلطه، موضوعی و مشخص بپرس تا جواب بدم.
Phil, ممنونم از پاسختون. منطقی و نکته سنج جواب میدین.
من مخلص شما هستم
جوابت به کامنت ها رو خوندم و تا حدودی با تفکرت آشناتر شدم فقط یه چیزی اول متنت نوشتی جنبش شورش، از نظر تو جنبش بود یا شورش؟
خودم شاید اگه خارج از ایران بودم طرز فکرم و مثل تو راحت تو وبلاگم مینوشتم ولی در حال حاضر نمیتونم.
از نظر من بیشتر شورش یا riot بود نه جنبش یا movement که هدف و برنامه و سازماندهی داره. نکته‌ی مهم اینکه قبل استفاده از هر لغت مهم تعریف اون لغته.