جمعبندی بنده به عنوان یک شهروند دغدغهمند در مورد انتخابات به این شکل است:
- براندازی خواب و خیال است، جمهوری اسلامی برانداخته نمیشود بلکه به مرور همگام با تغییرات در جامعه و به خصوص با تغییرات اجتنابناپذیر در راس حکومت تغییر میکند (به صورت اعمال top-down یا از بالا به پایین شبیه مدل شوروی).
- رئیسجمهوری قدرتی برای حل مشکلات کلان کشور ندارد و این رهبر است که تصمیمگیر اصلی سیاست خارجی (مسالهی تحریم) و مسائل مهم سیاست داخلی (نظیر حجاب و فیلترینگ) است، که عمدهی بدبختی ما هم سر همین مسائل است.
- با این وجود، رئیسجمهور بیتاثیر نیست. بعضی نیروها در چارچوب حکومت به سبب نگاه کمتر ایدئولوژیک از نیروهای متخصصتری در ادارهی کشور بهره میگیرند و عقلانیت بیشتری در مدیریت کشور به خرج میدهند، گرچه تفاوت زیاد نباشد.
- اگر پست ریاستجمهوری نمایشی بود کسی ردصلاحیت نمیشد و به همه اجازهی نامزدی در انتخابات داده میشد.
- رهبر علاقهای به رئیسجمهور شدن کسی که زیادی از خودش "کارکتر" داشته باشد ندارد. از این رو بود که از ورود مثلا رفسنجانی در سال 92 و لاریجانی در 400 و 403 به عرصه جلوگیری به عمل آمد. لاریجانی در مقام رئیسجمهور در سالهای حساس پیش رو احتمالا میتوانست در معادلات جانشینی تاثیر بگذارد.
- شرکت نکردن در انتخاباتی که توهین به شعور ملت باشد (نظیر 400 - انتخاباتی که انتخاب از قبل معلوم بود و نامزد تاییدصلاحیتشدهی منتقد مطلقا بیکارکتر و دکور بود) مبارزهای مدنیست که میتواند سبب تغییر رفتار حکومت در مواجهه با مسالهی انتخابات گردد چنان که گویا در 403 گشت و سر کیسه قدری شلتر شد.
- اینطور که به نظر میرسد در 403 انتخاب به مردم سپرده شده، نامزدهای منتقد (پزشکیان و در کمال تعجب پورمحمدی) هم برخلاف 400 بیکارکتر نیستند، گرچه در ردهی کسی مثل لاریجانی نیستند که بتوانند در معادلات جانشینی تاثیر بگذارند و خیال رهبر از این جهت نسبتا راحت است. لازم به ذکر است که افرادی در داخل سیستم مثل لاریجانی یا پورمحمدی با گذر سالیان دچار "پارادایم شیفت" شدهاند.
- پورمحمدی و پزشکیان عملا فکر و سیاستهای مشابه دارند، با این تفاوت که پورمحمدی به مراتب فرد قویتری نشان میدهد، ناکامیهای احتمالی او هم به نام اصلاحطلبان که سرمایهی اجتماعی دارند نوشته نمیشود. اینکه فردی پایگاه اجتماعی و رای ندارد دلیل نمیشود که شما اگر قصد شرکت دارید و فکر میکنید بنا به جمیع جهات او بهترین گزینه است بهش رای ندهید.
- پزشکیان اگر رئیسجمهور بشود اصطلاحا "نمیگذارند کار کند"، مسالهای که مجدد سبب خدشهدار شدن سرمایهی اجتماعی اصلاحطلبان میشود، اتفاقی که در دورهی روحانی افتاد. چرا قالیباف و پزشکیان تفاوتی برایم ندارند؟ قالیباف گرچه فاسد است ولی بین کسانی که با بدنهی سخت حکومت هماهنگ هستند نگاه نسبتا عقلانیتر و معتدلتری به مسائل دارد، حداقل در کلام هم به دنبال رفع تحریم است، مردم هم معطل و مایوس کشمکش دولت/حکومت نمیشوند. رئیسجمهور شدن جلیلی اما ادامهی نگرش دولت فعلی و سبب ناامیدی اجتماعی خواهد بود، اینطور به نظر میآید که پزشکیان و قالیباف رای بالاتری نسبت به جلیلی دارند و شانس رئیسجمهور شدن جلیلی زیاد نیست، هر دوی آنها را به او ترجیح میدهم.
- با توجه به جمیع این جوانب بنده اگر امکان شرکت در انتخابات این دوره را داشتم شرکت میکردم و یک رای خیلی نمادینی به پورمحمدی صرفا در دور اول میدادم و در دور احتمالی دوم که فکر میکنم بین پزشکیان و قالیباف خواهد بود هم شرکت نمیکردم، ولی چون اساسا امکان شرکت ندارم همهی اینها صرفا در سطح تئوری باقی میماند.این رو دارم فکر میکنم بگذارم در کانالم ولی احتمال میدم بین 10 الی 15 نفر کانال رو ترک کنند که عیبی نداره فدای سرم. ولی اگه گذاشتم ناموسا برین قلب بگذارین به عنوان ایموشنال ساپورت برام.
سلام آقای Phil
خوندن کامل این پستتون تمرکز می خواد که فعلا ندارم البته نصفش رو خوندم خیلی دوست داشتم کامل بخونم و بعد نظر بدهم اما فعلا حالم خوش نیست
ممنون که می نویسید
سلام نیکو جونم، امیدوارم حالت بهتر بشه سریعتر. تو در کانال زیبای من هستی آیا؟