این موقع سال افق مه گرفته است،باز خیلی بهتر از اون غبار تیره ایه که صبحای آلوده زمستون داره.اسفند که هوا تمیز میشه،میتونی کو ه های شرق تهران رو ببینی اون ته.
اوایل پاییز اما عالیه،زرد و نارنجی،پنجره رو باز می کنم و از نسیم خنک پاییزی لذت می برم.دم غروب صدای گنجیشکا و کلاغا فضا رو پر می کنه،گه گداری هم صدای طوطی که باغ پشتی کم نداره.
زمستونا برف داشته باشه که عالیه،منظره فوق العادیه.اما اگه برف داشته باشه،وگرنه که چنگی به دل نمی زنه.
خشک و سرد.
به خصوص اینکه وقتی داری به این منظره مینگری نغمه سه تار که در حال نواختن گوشه هایی از ردیف بی نظیر میرزا عبدالله گوشتو بنوازه...
طوطی خیلی خوبه . من صب به صب که میرم سر کار ، از کنار رودخونه که رد میشم گاهی میبینم دوتا دوتا پرواز میکنن . حیف که باغهای اینجا رو خراب میکنن و جاش ساختمونای زشت میسازن .
پاییز بیاد زمستون بشه بهار بیاد گرما کجاست؟ اونم میاد! میاد! نگرانش نباش! ..خسته شدم از این گذران!
بریم یجای دیگه یجور دیگه باشه!! اون دنیا چجوره؟؟
دنیای فرازمینی ها چطوره؟؟ رفتی تو؟؟ بذار من برم بعد میام برات تعریف میکنم!
سلام رفیق احول شما؟
ببخشید مدتی ب کل نببودم مرسی که باز یادی کردین :)
حسابی درگیر و درهم برهم بودم و هستم این چند وقته... تو وبلاگ اشاره ای دارم...
مقداری خوندمت ولی باس ی برنامه بزارم مفصل تر مرورت بکنم...
من که با تجربه گرمای تابستون امسال حسابی به فاک رفتم :))) زمستانم آرزوست اصلا فقط و فقط زمستون... مرحوم اخوان بنظرم بایس یه تجدید نظر در مورد شعرش داشته باشه
سلام رفیق احول شما؟
ببخشید مدتی ب کل نببودم مرسی که باز یادی کردین :)
حسابی درگیر و درهم برهم بودم و هستم این چند وقته... تو وبلاگ اشاره ای دارم...
مقداری خوندمت ولی باس ی برنامه بزارم مفصل تر مرورت بکنم...
من که با تجربه گرمای تابستون امسال حسابی به فاک رفتم :))) زمستانم آرزوست اصلا فقط و فقط زمستون... مرحوم اخوان بنظرم بایس یه تجدید نظر در مورد شعرش داشته باشه
قربون تو ما خوبیم.
بیشتر باش کلا!
خوش به حالت به خاطر این پنجره....
میگن پاییز دلگیره.. ولی تابستون اوج دلگیریه.. تابستون اینجا همه اون چیزی که باید نیست .. فقط گرمه... گرم و مزخرف.. مث تب ِ... همش میخوای بالا بیاری روش
هدرت از قالبت بزرگتره ، ولی قشنگه!
آره باس درسش کنم