خالصترین شکل نوشتن اینه که یک صفحهی ورد باز کنی و فقط بنویسی برای اینکه نوشته باشی. هیچ خودسانسوریای درش نیست چون اساسا مخاطبی در کار نیست. حتی اگر کتاب هم بکنی اون رو باز هم چیزیه که ابتدائا برای مخاطب نوشته نشده، برای خودت نوشته شده. در کانتکست ایران به اشتراک گذاشتنش مشکلسازه فقط، یک خودسانسوریای در اسکیل خانواده و دوست و آشنا دارن ملت، از اون بشه عبور کرد و خود واقعی رو بروز داد مرحلهای از بلوغه. ولی فرضا اگر دوست داشته باشی کتاب بنویسی و چاپ کنی، میخوری به مانع سانسور در نشر در ایران که امیدوارم یکروزی برداشته باشه که سبب ترقی ادبیات فارسی خواهد بود. حالا اینارو گفتم که بگم یک فایل ورد باز کردم و دلم میخواد بنویسم و بنویسم و آخرش باهاشون یک کاری بکنم، ولی هدف اصلی نوشتن برای نوشتن.
کرولان جواب نداده هنوز. روی اون هم که براش بنویسم دوستت دارم و فلان به شک افتادم. راستش احساس میکنم ماچورتر اینه که نگم، بچهگانهست یه کم گفتنش با وضعیتی که ما داریم. این که وضعیت رو خوب فهمیده باشی و بدونی که چه حرفی گفتنش سودمنده و چه حرفی نیست بالغانهست. بیشتر میدونید چی دلم رو سبک کرد؟ همین که اومدم و همهی اینها رو اینجا نوشتم، از سینهم دراومد.
ولی بهش میگم که دوست دارم ببینمت تا وقتی که هستم، و بهش حس خوبی بدم، ماچور اینه به نظرم. مرد باید پیچیده باشه نه بچه و دسپرت، شرایط رو بفهمه. من فقط یک چیز رو فهمیدم، هر موقع عقب رفتم اون جلو اومد، تکست ندادم تکست داد. هر موقع یه کم وایب دسپرت بودن دادم اون عقب رفت.
نکتهی دیگه اینکه شمایی که وبلاگ من رو میخونید ولی توی کانالم نیستید، خیلی بیناموس هستید.
آها یک نکتهی دیگه دوستی میل جنسی زنان 50 ساله رو مورد تردید قرار داده بودند. من هم چون برام سوال بود رفتم و یک مجموعه تحقیقات گسترده در موردش انجام دادم عمدتا در reddit. نتیجهی بررسیم این بود اکثرا با قدرت در میدان هستن. فقط لوبریکنت رو باید لحاظ کرد دیگه. اینا اکثرا چون ورزش هم میکنن و زندگی سالمی هم دارن باعث میشه قویتر و طولانیتر در عرصه باشن، ایران ولی فکر نمیکنم بدین منوال باشه. خانمهای 45 پلاس بیان و از میل جنسیشون صحبت بکنن در کامنتها ببینیم.
من هم یه زمانی مثل تو بودم همیشه کلی معادله را کنار هم میزاشتم و اخر هم به نتیجه نمی رسیدم
از یه زمانی چیزی که میخواستم را رک به طرف می گفتم حالا یه بدش می اومد و کات و تمام و یا خوش می اومد و به نتیجه میرسید
وسلام
آره نباید overthink کرد باید یک بالانسی نگه داشت.
به نظرم سن فقط یه عدد نیست اینو زمانی فرد متوجه می شده که در سن بالای 55 دیگه مثل قبلاً سریع از پله بالا نمی ره تو پیاده روی عقب می مونه ویا مثل قبل نمی تونی ساعات متمادی ادرارش رو نگه داره ویا مثل قبل شب و روز هروقت دلش خواست سکس کنه خودتون هم نوشتی لوبریکنت را لحاظ کرد .این یعنی خیلی پا بده هفته ای دو جلسه سکس ناب
شاید اوایل بخاطر هیجان معمولی باشید اما به مرور یه زن بالای 50قادر به سیراب کردن یه مرد جوان وپر شور و حرارت نیست مگه اینکه خود مرد هم خیلی قوی نباشه
من که فعلا زندگی جنسی برام non existing هست ولی به نظرم بسشه همون دو بار در هفته
ستون منم ندیدم و نشنیدم ۴۵ سال به بالا کم بشه.
ستون مثکه که عموما کمتر میشه ولی نهایتا بسته به کیس داره.
ستون ما هم که کوه شهوت و تستسترون بودیم هفته ای دو بار برامون رویا شده.
اصولا وقتی سن بالا میره انگار که این عمل سکس رو بی معنی و بی هدف و پست و حیوانی میدونی.حالا که چی مثل حیوون ها دم به دقیقه دنبال کس و کیر باشی.
هووم.
ستون تو ردیت نگاه میکردم یکسری زنها اومده بودن نوشته بودن ما دهه 40 هورنیتر شدیم. البته فک کنم اقلیتن