به یک اصلی در روابطم با آدمها رسیدم و اون اینکه تا وقتی میشه آدمها رو از زندگیت حذف کنی چرا بحث کنی؟
یکشنبه شبی که الان باشه خواستم بشینم یک فیلمی ببینم، گفتم چی ببینم فکر کردم یک کمدی سبک و بعد فکر کردم bridesmaids یا ساقدوشها رو ببینم.
بیست دقیقه از فیلم گذشت فکر کردم داداش احیانا این فیلمی که توی نره خر تنها نشستی میبینی یه کم زیادی زنونه نیست؟ رفتم گوگل کردم و یکی از اولین پیشنهادهای سرچی که اومد این بود که is bridesmaids a chick flick? چیک فلیک عبارت جدیدی بود که آموختم و معناش این هست چیزی که به درد چیک میک ها میخوره.
یک نتیجهای هم در ردیت اومد، یک نفر پرسیده بود Is "Bridesmaids" a good movie to watch alone as a guy? و اکثر مردها جواب داده بودن خیر، بنده هم موافق بودم. رفتم ویکی پدیا داستان فیلم رو تا انتها خوندم و حقیقتا خوشحالم دو ساعت از زمان زندگیم رو صرف ادامهی دیدنش نکردم.
از زن زندگی آزادی دو انشعاب عمده شکل گرفت. البته همهی زن زندگی آزادی اینها نبودن، ولی از نظر من حداقل اون اکثریت برانداز جنبش (شورش) به این دو دسته تقسیم شدند.
انشعاب اول: ببینید کسی که امثال حمید فرخنژاد، احسان کرمی، برزو ارجمند یا علی کریمی رو فالو میکنه و منتظر بازگشت سلطنت پهلوی به ایران هست دچار مرگ مغزیه و عملا زندگی نباتی داره، ولی خودش واقف نیست. یک بخشی از اوقات روزانهش هم به این میگذره که بره اینور اونور فحش بنویسه و کامنت بگذاره "مرگ بر 57ای و چپول و مصدقی و وسطباز" یا "اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا". حالا ازش بپرسی داداش این "ماجرا" رو میشه دقیقا برای من توصیف کنی که بدونم چیه یه سکتهی مغزی خفیف دیگه هم میزنه و مجدد یک پله در حیات نباتی نزول میکنه. کسی هم نیست به این بندهخداها بگه این اراذلی که شما افتادین دنبالشون اینور از جیب همین سیستم بارشون رو بستن و اونور رنگ عوض کردن ببینن مزنهی کاسبی چنده، به شمای بدبخت چی رسیده آخه. البته تصور من اینه که مثلا حمید فرخنژاد خودش میدونه ته این راه چیزی نیست و صرفا مشغول کاسبیه، علی کریمی ولی برای مثال کودنتر از این حرفاست و جدی فکر میکنه داره جمهوری اسلامی رو به ته دره میبره و به زودی با خاندان ایرانساز برمیگرده ایران.
انشعاب دوم اوباش برانداز هم که با انشعاب پهلویچیها در نبرد هستن عمدتا میشن طرفدارای مسیح علینژاد و اسماعیلیون و اینها که هدر زن زندگی آزادی هم دارن. اینها به لحاظ هوشی یک مقدار از سلطنتطلبها وضع بهتری دارن، کمتر فحاش هستن، ولی از نظر من غالبا رذلترن. از مثلا اون دو تا کسخل سام رجبی و ابراهیمزاده تا این فمینیستهای کنسلکالچری که ایمیل میزدن کنسرت نامجو رو کنسل کنن تا مثلا سروش هیچکس جانی و اشکان خطیبی و پیج "1500 تصویر" در این دستهبندی میگنجن. "نومجاهد" لفظ خیلی خوبی برای اطلاق به این اوباش هست.
اکت جفت این دو تا دسته اوباش هم خلاصه میشه به آویزون شدن از کون دولتهای خارجی یا گدایی اسرائیل برای حمله به ایران. بعد چون میبینن آقا آبی از اینا برای ما گرم نمیشه میشینن ببینن تیم ملی مثلا ببازه بیان خوشحالی کنن، یا فلان مسئول نظام بمیره بیان کون تکون بدن. دلیلش هم اینه که اساسا کار دیگهای از دستشون برنمیاد.
اگر هیچ کدوم ازین آدمهایی که ازشون نام بردم رو نمیشناسید واقعا خوش به سعادتون، کاش من جای شما بودم. ولی به واسطهی حضور دو ساله در توییتر فاصلاب یک افراد و محتواهایی اومد جلوی چشم من که چند سال باید تراپی فقط شسته شه بره. حسنش ولی این بود که چشمم باز شد به این که همین غریبههای رندومی که توی خیابون میبینی ممکنه مصرفکنندهی همچین محتواهایی باشن، برای همین جانب احتیاط رو نگه میدارم در معاشرتهای جدید. قبلش زیادی خوشبین بودم به نوع بشر.
صلوات ختم بفرمایید
این آفریقایی کسکش باز الان نشسته جلوم دم به دقیقه شبیه تراکتور دماغ میکشه بالا میخوام سرم رو بکوبم به دیوار. وسطشم یه حرکت زد سرشو کج کرد یه انگشت رو شبیه لنگر انداخت تو اون گوش صاحابمردهش شروع کردن تکون دادن، قشنگ 30 40 تا رفت و برگشت رفت. نیگر کثافت چرا نمیمیری؟ یه تفنگ دولول داشتم میفتادم دنبالش در حالی که داره کونلخت درمیره از دور میزدمش، به خدا نشستم فانتزی میبافم. ببینید من خودم هی میخوام رعایت کنم ولی یه چیزایی میبینم مجبورم بیام اینجا فحش بدم بلکه یه کم سبک بشم و بتونم برگردم سر کارم.
موضع نهایی بنده در مورد این انتخابات که بسیار مهم هست و خیلیها هستن که منتظرن بنده نقشهی راه رو برای اونها ترسیم بکنم این هست که بین پزشکیان و قالیباف تفاوتی برای بنده نیست کدوم رئیسجمهور بشه و حتی مقداری قالیباف رو ترجیح هم میدم چون هماهنگتر هست با نهادهای بالادستی و بهانهها هم از طرف دولت و هم حکومت کمتر. چیزی که برام مهمه اینه که جلیلی نشود، رئیسی بس بود سه سال، سخته هشت سال حالا بخوایم ریخت این یکی رو تحمل کنیم. از این جهت اگر بنده در ایران میبودم دور اول رای نمیدادم و اگر انتخابات به دور دوم میرفت و جلیلی یه ور قضیه بود میرفتم به اونور قضیه رای میدادم تا کون مسیح علینژاد فرچه و رضا پهلوی شاسدماغ و طرفدارانشون هم پاره شه.
مجدد هم میگم این بدنهی سخت میدونستن کسی مثل لاریجانی زیادی از خودش شخصیت داره و در سناریوی احتمالی مرگ رهبری میتونه بازی رو به هم بزنه از این جهت نذاشتن بیاد بالا، این آقایونی که الان هستن هیچکدوم همچین تاثیرگذاریای نمیتونن داشته باشن و به همین علت هم هست که همه تایید صلاحیت شدن، البته صحبت بیشتر در مورد پزشکیانه وگرنه اون 5 تا دیگه که خایهمال تشریف دارن. ضمن اینکه این رو هم دوباره بگم که پزشکیان اندکی کارکتر داره بهرحال و این انتخابات در سطح 1400 جوک نیست.
یک نکتهی بیربط، دوستانی که میان کامنت دری وری میگذارن معمولا فقط یکبار وقت و حوصله دارم که جوابشون رو بدم، اگر قانع نشدن میتونن بیان سرش رو بخورن. این مردم کسکش رو سلطان تتلو خوب میشناخت و چپ و راست میرید بهشون، آدم نیستید خیلیاتون به خدا.
توییترم رو یک مدتیه کامل پاک کردم. لینکدین رو هم به زودی پاک میکنم. فیسبوک رو هم وقتی اومدم کانادا برای کار پراپرتی منیجمنتم مجبور شدم دوباره بریزم که اونم پاک میکنم. در فضای مجازی دیگه فقط میمونه این وبلاگ که بنا دارم بیشتر توش در مورد مسائل سیاسی گه بخورم و نقطه نظراتم رو بنویسم، و کانال تلگرام که یک مقدار شسته رفتهتر و جدیترم. احیانا مطلبی باشه توی کانال نتونم بنویسم اینجا مینویسم. مثلا تریپهای سایکدلیک. پدر مادرم توی اون کانال هستن و به نظرم درست نیست روی فرزند در مواردی به روی پدر مادر باز بشه و بعضی حریمها بمونه خوبه. این ترکیب پایدار یا sustainable هست که به نظرم میتونم برعکس سوشیال مدیا همیشه ادامهش بدم کمااینکه وبلاگ رو 13 ساله دادم.
این علی لاریجانی رو هم که بنده میخواستم بهش رای بدم در کمال وقاحت و تعجب باز ردصلاحیت کردن. حالا باز بیا بگو اوپس، دستمون خورد باز در حقش جفا شد. دلیل ولی مشخصه، رهبر برای رئیسجمهوری کسی که زیاد از خودش شخصیت و کارکتر داشته باشه رو نمیخواد و یک پاپت بیمصرف بلهقربانگویی شبیه مرحوم آیتالله دکتر شهید رئیسی ایدهآلش هست. یک اشتباه ریزی کردن البته در تایید صلاحیت پزشکیان، طرف مقداری کارکتر داره بهرحال. اگه میخواستن کامل جوک بشه باید دوباره همتی رو تایید میکردن. برای شخص من خیلی فرق نمیکنه راستش پزشکیان یا قالیباف، برای همین اگر بودم احتمالا شرکت نمیکردم. ولی خوب شبیه همتی 1400 جوک و پاپت نیست قطعا طرف.
کلی اتفاق پشت سر هم داره در زندگیم میفته که احساس میکنم ضرورتی نداره بخوام حداقل اینجا بنویسم. شاید بعدا مدون نوشتم برای مدیومی جدیتر. ولی خلاصهش اینه که انشالله آخر امسال در ایران خواهم بود و پروندهی کانادا بسته خواهد شد.
منبر امروز تمام شد صلوات ختم بفرمایید.