دو شبکهی منوتو و ایران اینترنشنال بلاهای بسیار بدی بودند که به سر جامعهی ایران اومدن طی دههی اخیر و به شدت موجب تحمیق و تنزل سطح فکر مردم شدند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم که از اول موجب بود، یعنی گل بود به پروانه نیز آراسته شد.
بنده یک تغییر کوچک در پیشبینیهام که در پست قبل عنوان شد بدم. احتمالا نه پزشکیان و قالیباف که پزشکیان و جلیلی به دور دوم خواهند رفت، که در اون صورت بنده اگر امکان داشتم شرکت کرده و برخلاف دور اول به پزشکیان رای میدادم.
این مطلب رو هم تصمیم گرفتم در کانالم منتشر نکنم، محتوای کانال رو ادبی و هنری و نوشتن از تجارب شخصی نگه دارم. نظرات بسیار پراهمیت سیاسیم رو همینجا مینویسم تا خاری باشم در چشمان بدخواهانم.
یک نکتهی دیگه، برای این چند تا پست اخیر یکسری کامنت فحش اومده بود. اساتید گرامی، اگر شما با نظر یکی مخالفین سعی کنید نقد کنید و استدلالهاتون رو بگید، وقتی فحاشی میکنید نه تنها نظرتون راهی زبالهدانی میشه، بلکه من هم روی نظراتم مصممتر میشم، یا اساسا هرکسی که دارید مخاطب قرارش میدید. انتظار چه دستاوردی از دری وری گفتن دارین؟ من ناراحت بشم؟ خیر. نظرم تغییر کنه؟ خیر. قبلا هم گفتم، اگر مشکلی با مطالب این وبلاگ دارین برای چی باز میکنید و میخونید؟ بیکارید؟ کسخلید؟ اگر حرف مخالف یا نقدی دارید با شعور و ادب بنویسید من هم تایید میکنم و احیانا پاسخ میدم، نمیفهمید که.
صلوات ختم بفرمایید
جمعبندی بنده به عنوان یک شهروند دغدغهمند در مورد انتخابات به این شکل است:
- براندازی خواب و خیال است، جمهوری اسلامی برانداخته نمیشود بلکه به مرور همگام با تغییرات در جامعه و به خصوص با تغییرات اجتنابناپذیر در راس حکومت تغییر میکند (به صورت اعمال top-down یا از بالا به پایین شبیه مدل شوروی).
- رئیسجمهوری قدرتی برای حل مشکلات کلان کشور ندارد و این رهبر است که تصمیمگیر اصلی سیاست خارجی (مسالهی تحریم) و مسائل مهم سیاست داخلی (نظیر حجاب و فیلترینگ) است، که عمدهی بدبختی ما هم سر همین مسائل است.
- با این وجود، رئیسجمهور بیتاثیر نیست. بعضی نیروها در چارچوب حکومت به سبب نگاه کمتر ایدئولوژیک از نیروهای متخصصتری در ادارهی کشور بهره میگیرند و عقلانیت بیشتری در مدیریت کشور به خرج میدهند، گرچه تفاوت زیاد نباشد.
- اگر پست ریاستجمهوری نمایشی بود کسی ردصلاحیت نمیشد و به همه اجازهی نامزدی در انتخابات داده میشد.
- رهبر علاقهای به رئیسجمهور شدن کسی که زیادی از خودش "کارکتر" داشته باشد ندارد. از این رو بود که از ورود مثلا رفسنجانی در سال 92 و لاریجانی در 400 و 403 به عرصه جلوگیری به عمل آمد. لاریجانی در مقام رئیسجمهور در سالهای حساس پیش رو احتمالا میتوانست در معادلات جانشینی تاثیر بگذارد.
- شرکت نکردن در انتخاباتی که توهین به شعور ملت باشد (نظیر 400 - انتخاباتی که انتخاب از قبل معلوم بود و نامزد تاییدصلاحیتشدهی منتقد مطلقا بیکارکتر و دکور بود) مبارزهای مدنیست که میتواند سبب تغییر رفتار حکومت در مواجهه با مسالهی انتخابات گردد چنان که گویا در 403 گشت و سر کیسه قدری شلتر شد.
- اینطور که به نظر میرسد در 403 انتخاب به مردم سپرده شده، نامزدهای منتقد (پزشکیان و در کمال تعجب پورمحمدی) هم برخلاف 400 بیکارکتر نیستند، گرچه در ردهی کسی مثل لاریجانی نیستند که بتوانند در معادلات جانشینی تاثیر بگذارند و خیال رهبر از این جهت نسبتا راحت است. لازم به ذکر است که افرادی در داخل سیستم مثل لاریجانی یا پورمحمدی با گذر سالیان دچار "پارادایم شیفت" شدهاند.
- پورمحمدی و پزشکیان عملا فکر و سیاستهای مشابه دارند، با این تفاوت که پورمحمدی به مراتب فرد قویتری نشان میدهد، ناکامیهای احتمالی او هم به نام اصلاحطلبان که سرمایهی اجتماعی دارند نوشته نمیشود. اینکه فردی پایگاه اجتماعی و رای ندارد دلیل نمیشود که شما اگر قصد شرکت دارید و فکر میکنید بنا به جمیع جهات او بهترین گزینه است بهش رای ندهید.
- پزشکیان اگر رئیسجمهور بشود اصطلاحا "نمیگذارند کار کند"، مسالهای که مجدد سبب خدشهدار شدن سرمایهی اجتماعی اصلاحطلبان میشود، اتفاقی که در دورهی روحانی افتاد. چرا قالیباف و پزشکیان تفاوتی برایم ندارند؟ قالیباف گرچه فاسد است ولی بین کسانی که با بدنهی سخت حکومت هماهنگ هستند نگاه نسبتا عقلانیتر و معتدلتری به مسائل دارد، حداقل در کلام هم به دنبال رفع تحریم است، مردم هم معطل و مایوس کشمکش دولت/حکومت نمیشوند. رئیسجمهور شدن جلیلی اما ادامهی نگرش دولت فعلی و سبب ناامیدی اجتماعی خواهد بود، اینطور به نظر میآید که پزشکیان و قالیباف رای بالاتری نسبت به جلیلی دارند و شانس رئیسجمهور شدن جلیلی زیاد نیست، هر دوی آنها را به او ترجیح میدهم.
- با توجه به جمیع این جوانب بنده اگر امکان شرکت در انتخابات این دوره را داشتم شرکت میکردم و یک رای خیلی نمادینی به پورمحمدی صرفا در دور اول میدادم و در دور احتمالی دوم که فکر میکنم بین پزشکیان و قالیباف خواهد بود هم شرکت نمیکردم، ولی چون اساسا امکان شرکت ندارم همهی اینها صرفا در سطح تئوری باقی میماند.این رو دارم فکر میکنم بگذارم در کانالم ولی احتمال میدم بین 10 الی 15 نفر کانال رو ترک کنند که عیبی نداره فدای سرم. ولی اگه گذاشتم ناموسا برین قلب بگذارین به عنوان ایموشنال ساپورت برام.
گاهی یاد اون ایرانی مهاجر کسخلی میفتم که برای "رسوندن پیام مردم ایران به دنیا و غربیها" پرید تو رودخونهی رون لیون. یعنی به نظرم با اختلاف ابلهانهترین مرگ تاریخ بود. شما برو به خاطر بهم زدن دوستپسرت باهات خودکشی کن، باز کمتر ابلهانهست.