شعرهایی که سرودم در هنگامه ی "های بودن" یا فوران ناخودآگاهم...

1.

من کدامین راه را برگزینم؟

نفسم تنگ است،

فسرده ام.

من با تو چه کرده بودم؟

که کیفرم می دهی؟

من شانه بر شانه که تکیه دهم؟

وقتی خدا، شانه خالی کردم.

2.

من را شمال ببر،

آنجا خورشید هیچ گاه غروب نمی کند.

3.

من خودم را چگونه به کشتن دهم

تو که خودت تمام کننده کاری

چرا گذاشتی.

4.

مرا چونان می نگریستند،

که من از خودم کینه بر دل گرفتم.

5.

اینها خطوط واقعیتند،

نه دروغ.

6.

تقطع کلامم نفرت انگیز است،

تو ولی خوب باش.

7.

روحم رو گرفت

هورتی بالا کشید

نالان بودم.

می خندید.

8.

زمین مرا زایید؟

پدرم که بود؟

چه کسی زمین را گایید؟

9.

از من قطع امید نکنید،

شما امید من هستید.

قطع امید کنید،

هر موقع قطع امید کردید.

10.

من از مرگ می ترسم

کاش به من می نمایاندیش قبل از تولدم،

که ترس و ناشناختگی فرایم نگیرد.

11.

من گم شدم.

چراغم ندادی،

من گم شدم.

مرا هراس نده

من را تهدید نکن

من کرده خودت بودم

من تازه چشم گشودم

من تازه به جهان فرود یافتم

من نمی دانم.

من پاکم.

مرا نقره داغ نکن

من نمی دانستم

من گناهی نداشتم،

من رستگاری را می جستم.

مرا از خود نران،

من کرده خودت بودم.

12.

من را چرا در داستان نیافریدی؟

چرا جسمم دادی

می توانستم تصویری باشم،

آزاد.


نظرات 9 + ارسال نظر
noname شنبه 2 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 20:50

بعضیاش شبیه هایکو بود

امین شنبه 2 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 23:08

کاش اینا رو با همون حس و حال میخوندی و یک پادکست میکردی میزاشتی ضمیمه ی این مطلب؛
همینجوریش جر خوردم از خنده.
این میتواند جوابی باشد بر سوال شایع مردم:
"چگونه طبع شعر می آید یا شاعران چگونه می‌سرایند"

آویشن یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 02:50

معمار فیلسوفی که شاعر میشه،چه شود :-D

خوب این شاعر شدن که عرض کردم مقطعیه، بعد دو ساعت به حالت قبل برگشتم.
اما فیلسوف؟وات د هل.شاید اسم وبلاگم غلط اندازه.philsoap از دو بخش تشکیل شده: phil و soap. یعنی داستان آبکی فیل.soap opera/soapie/soap
فیل هم اسم خاصه برخلاف تصور عده ای اون حیوونه منظورم نیس.

سیمین یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 08:19

نه...
همش تلخیه...
راستش هیچکدومش شعر نبود اما شجاعتتو در نشون دادن احساساتت دوست داشتم. دوازدهمی هم از همشون بهتر بود. از هر نظر...

پسرک مزخرف.. . یکشنبه 3 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 14:22 http://vierzehn.blogfa.com

مسافرت راه دور برم قبلش قرص می خورم اجباریه باید بخورم بعداز خوردن قرص بطور معمول یه ربع نیم ساعت بعد خوابالود میشم ولی بشدت در برابرش مقاومت می کنم بعداز اون حالی پیدا می کنم بین خوابو بیداری فازی عجیبو غررریب..
+خیلی وقته مسافرت راه دور نرفتم در نتیجه قرصیم نخوردم.

lم ر ی م ی دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 11:07

هیییی وای من !
شکوائیه ای بطنی....

اندراحوالات من و اینجانب دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 21:42 http://aidasaam.blogsky.com

فقط 4 . شاید یه کم دوازده ، اگه " من " هی تکرار نمیشد . ولی 8 اعتراض شوخ طبعانه ای بود ؛)

پگاه دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 21:54 http://fakhteyeepegah.persianblog.ir

شمال و خورشیدش خیلی بدیع و خوب بود

پریسا پنج‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 22:25 http://starsss.blogfa.com

4 و 11...
وای..عالی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد