دیروز ساعت شش صبح رسیدم تهران. شنبه صبح هم باید پادگان باشیم دوباره تا دو هفته بعدش که دوره تموم میشه. پادگان 15 کیلومتری یزد بر کوه و بیابونه. عین پنج هفته رو شبانه روز تو پادگان نگه مون داشتن، به جز یه مرخصی 4 ساعته که رفتیم تو شهر سیگاری دود کردیم، شامی خوردیم، چهارتا آدم غیرنظامی دیدیم و برگشتیم.
از دیروز که رسیدم مریضم و احتمالا خیلی حرکت خاصی نمیتونم بزنم. حیف، چون هفته قبل میان دوره مدام فانتزی میزنی برم میان دوره این کارو می کنم، اون کارو می کنم.
تو پادگان کلا دور از اخبار و فلان و بیسار بودیم. دور از خیلی چیزای دیگم بودیم، مثلا موسیقی. چند شب خواب دیدم دارم موسیقی گوش می کنم. خیلی دراماتیک. یاد رستگاری در شاوشنک می افتادم مدام، اونجایی که تو زندان پسره به مورگان فریمن میگه من با موسیقی گوش دادن خودمو سرگرم می کنم، فریمن میگه اینجا موسیقی ای نیست. طرف اشاره میکنه به سرش و میگه موسیقی اینجاست.
+ ممنون از لطفتون بابت کامنتای پست قبل.
چاکرتیم!
این بیرون خبری نبود مدتی که نبودی فقط یه تعداد دیگه از آدما کشته شدن..!
ببین!
ببین سربازی چقدر خوبه!
مریض میشی پوستت کنده میشه!
آب هویچم برات خوبه بخور زود خوب بشی تا رفتنی دو هفته دیگه رو تاب بیاری تا تموم بشه این آموزشیه لعنتی..
سخته حتما... خستع نباشی :)
به این فکر کن که وقتی تموم شه اندازه بیست سال خلطره داری باهاش مهمونی هارو گرم کنی:)))))
سلام یا رفیق...
ایشالا زودتر خوب شی...
پشت پوتین هات ننوشتی AZ NO ؟! :))
مراقب خودت باش تو این دوهفته ی جوونیت:)
فقط تاریخ و ساعت انتشار پست
9/9
09:09
:)
ولکام بک
سلام ...
عجب غیبت طویلی !!!
خاطرات پادگانو یادت باشه..کم کم برامون بنویسی
چه خوب که موسیقی درون ات ساز هستش...و مینوازه
مراقب خودت باش...زودتر خوب شی...
مراقبت کن ازخودت
تموم نشده مگه آموزشیت؟!
امروز ترخیص
چه خوب که پشت سر گذاشتیش.
اون جمله که گفتی چشمتون به چهارتا غیرنظامی خورد خیلی درگیرکننده بود :)
خوب باشی.
ای ول..
فیلم رستگاری در شاوشنگ لایک داشت ...خوبه که اهل فیلم نگاه کردن هستید... فیلم خوب چیز خوبیست