دیشب خواب دیدم تو اصفهانم، هر کی از خونه میاد بیرون رو با تیر میزنن. از پنجره بیرون رو نگاه می کنم، لشگر یگان ویژه شبیه دسته های سوسک از این ور به اون ور. یه بچه ای تو پارک روبروی ساختمون داره بازی می کنه که میرم بهش میگم عموجون بیاد تو، بدو.

نظرات 5 + ارسال نظر
ناهید چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 14:14

جدیدا چقدر کس‌میگی

باشه

آویشن چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 21:40

ترسناک و واقعی

شهروم سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1398 ساعت 08:06

ناهید بگو یک و نیم

سامورایی یکشنبه 1 دی‌ماه سال 1398 ساعت 13:30 https://samuraii84.blogsky.com/

فک کنم خواب نبوده واقعیت بوده

عرفان دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1398 ساعت 11:32

......ده . قبلا اول خواب میدیدی بعد تعریف می کردی . الان اول میبینی بعد می ری می خوابی . اون ذهن هجوتو ساییدم . مهندس مگه کلا از همه جا ریجکت نشدی . تشریف نمیارد ... و ...نت رو پاره کنیم

دو تا جا مونده این هفته میفرستم، هفته دیگه آماده باش که دارم میام کونتو پاره کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد