بدین شکل

تلخی زندگی اونجاست که آدمها دونه دونه میان، دیر یا زود میفهمی که اینم نمیتونه روحت رو ارضا کنه، اینم نمیفهمه توی مغزت چی میگذره. هر دفعه که از آدمی که بهش نزدیک میشی ناامید میشی، یا احساس می کنی فقط "فکر" میکردی که به آدمی نزدیک بودی، ذره ای از وجوت میریزه. اما آرامش هم شاید همینجاست، این که قبول کنی هیچ کس هیچ وقت قرار نیست ذهن و دنیای تو رو کشف کنه، و خودتی و حبابی که داخلش گرفتاری.

منو ببخش

در مورد آخرین رابطه ای که داشتم:

بعضی چیزا بدیهیه، این که طرف آدم بوی مطبوع بده و عطر به خودش بزنه. ما که پسریم والا قبل دیت و فلان اسپری بدن و ادکلن و فلان و بیسار، دختری که از این نظر به خودش نرسه و بوی عرق و ماندگی بده که دیگه هیچی. وقتی کار طرف از بوی مطبوع ندادن میگذره و بوی تندی میده که وقتی بهت نزدیک میشه نفست بند میاد، علاوه بر این که از بیخ و بن خودش رو داره زیر سوال می بره، ناخواسته داره به تو هم توهین می کنه، یعنی حالا از باشگاه اومدم گرفتم خوابیدم یه کم وقت نشد دیگه برم حموم، فردا میرم. حالا رفتی سینما، طرف هی خودشو نزدیک می کنه بهت، تو خیلی خزنده سعی می کنی فاصله بگیری. گفتم شاید به خاطر پریودی چیزیه این بود چون دائمی نبود، ولی خیز.

نکته دیگه اهمیت دادن آدم به خودشه، که اگه این اتفاق بیفته برای طرفش هم اهمیت قائل شده. دختری که حدود 15 کیلو اضافه وزن داره و باز چشمش دنبال این غذا و اون غذاست، حقیقته ترن آفه. وزن زیاد به تنهایی میتونه اونقدر مانع نباشه، ولی اینکه طرف تلاشی برای تعییر شرایطش نکنه شدیدا ترن آفه. توجه داشته باشید همه این اتفاقات داره در مرحله دیتینگ میفته که آدما سعی می کنن بهترین شرایطشونو داشته باشن، فردا روز که خرت از پل بگذره و دو تا بچم پس بندازی که باید کفاره داد نگاهت کرد.

نکته ی دگر، بانوان گرامی وفتی کافه یا رستوران میرید از هر سه بار یه دفعه شو حداقل به دوست پسر یا دیتتون لفظ حساب کردنو بیاید، ولو اول آخرش ممکنه اون حساب کنه. روی گنجم نشسته باشه ادب حکم می کنه همچین کاری بکنید، چه برسه به این وضع مالی متوسطی داشته باشه.

یه نکته مبرهن و ظریف: عکسایی که توش بد افتادید رو برای دوست پسرتون نفرستید. سعی کنید عکسهایی که توش جذابتر افتادید رو براش بفرستید. نمیدونم این واقعا واضحه. حالا کتی پری که نیستی، اوکی، ولی وقتی میخوای 10 تا عکس پشت هم از خودت بفرستی سعی کن اونا که بهترن رو بفرستی (اندکی قدرت تشخیص لازم داره فقط) نه این که اون ترن آفا رو گلچین کنی بفرستی برا طرفت، حتی برای خنده و شوخی.

با همه این اوصاف و فاکتور گرفتن موارد ذکر شده، دختر فهیم، با شعور و خانواده داری بود و صداقتش هرچند گاهی اوقات به خاطر رنگ و بوی سادگی و خامی توی ذوق میزد، ولی گاهی روحم رو لمس می کرد و سرانگشتانم تیر می کشید.

Dunkirk

دانکرک فیلم جدید نولان، از لحاظ فیلمنامه و شخصیت پردازی فیلمی فقیر  است و منتقدین و ملتی که از فیلم تعریف می کنند، پاچه مالانی هستند که صرفا مجذوب جلوه های ویژه و موسیقی هانس زیمر برای فیلم شده اند و نولان عن هم بسازد آن را حلوا حلوا می کنند.


Nature

بالاخره فهمیدم چه طور بر ضد راه و روش پدرم طغیان کنم! طبیعت آنارشی من روشن بود. مثل تری بر لبه ی مرگ زندگی خواهم کرد، گور پدر دنیا. تمدن؟ جامعه؟ به جهنم. به پیشرفت پشت می کنم و برخلاف پدرم ، توجهم را معطوف به درون می کنم نه بیرون.

می خواهم به قعر خودم برسم. به قعر افکار. از زمان فرا بگذرم. مثل بقیه، من در زمان اشباع شده ام، درش شنا می کنم، درش غرق می شوم. خنثی کردن این حقه ی ذهنی همه جانبه آس در آستینم خواهد بود.


جزء از کل- استیو تولتز

این دورنمای خطرناک که میگن شما بخون جمهوری اسلامی

متن نامه سه امضایی ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ به شاه

پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی

فزایندگی تنگناها و نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور چنان دورنمای خطرناکی را در برابر دیدگان هر ایرانی قرار داده که امضاء کنندگان زیر بنابر وظیفه ملی و دینی در برابر خدا و خلق خدا با توجه به اینکه در مقامات پارلمانی و قضایی و دولتی کشور کسی را که صاحب تشخیص و تصمیم بوده، مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از «منویات ملوکانه» داشته باشد نمی‌شناسیم و در حالی که تمام امور مملکت از طریق صدور فرمانها انجام می‌شود و انتخاب نمایندگان ملت و انشاء قوانین و تأسیس حزب و حتی انقلاب در کف اقتدار شخص اعلیحضرت قرار دارد که همه اختیارات و افتخارات و بنابراین مسئولیتها را منحصر و متوجه به خود فرموده‌اند این مشروحه را علی‌رغم خطرات سنگین تقدیم حضور می‌نماییم.

... بنابراین تنها راه بازگشت و رشد ایمان و شخصیت فردی و همکاری ملی و خلاصی از تنگناها و دشواری‌هایی که آینده ایران را تهدید می‌کند ترک حکومت استبدادی، تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیاء حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات، آزادی زندانیان و تبعید شدگان سیاسی و استقرار حکومتی است که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد و خود را بر طبق قانون اساسی مسئول اداره مملکت بداند.

بیست و دوم خرداد ۱۳۵۶

دکتر کریم سنجابی / دکتر شاپور بختیار/ داریوش فروهر

تراژدی

تو کشف و شهود حال زنی رو دریافتم که سی و اندی ساله ست با دو تا بچه و در ازدواجش احساس تنهایی میکنه، با شوهر و بچه هاش سفر یک هفته ای رفته استانبول و شبها در هتل با چشمانی غمبار به پدر مادرش فکر میکنه و اینکه چی شد اینجوری شد.